شروعش را معمولا یادم نیست . رمضان را
یکی دو روزی زودترک خودت را به آزمون می کشی که ببینی امسال هم میتوانی یا خیر
اما به تقویم چون به نیمه می رسد را همیشه به یاد داری چه حالا چه سالهای دور ( که نه تکلیفی بود و نه صیامی از برایت).
این سالها شب نیمه که میشود دم دمای افطار یا کمی بعد ترکش خودت را به جای بازی می رسانی و رو به شرق قرص تمام ماه مهربان را می بینی و چه بی اختیار
چه بخواهی چه نخواهی دقایقی طلوعش را نظاره گر می شوی
در اول سرخی زیبایش به یادت می آورد که این ماه زیبا در چنین شبی
نظاره گر بوده به دنیا آمدن سبط اکبر امیر مومنان (ع)را
خشنودی دل رسول اله (ص)
و شادی نفس ام ابیها (س)
کریم اهل بیت حسن مجتبی و
می گویی:
نمی دانم این ماه َ- ماه قبلش هم که قرص تمام بود و آن هم نیمه شعبان
بزرگی اش هم همین بود اما این سرخی را نداشت و به یاد می آوری که این
احمر الحمیرا چیست
آری ماه می داند که میلاد است اما میلاد کیست ؟
میلاد تنها ترین اولیا
میلاد یکه ترین اوصیا
میلاد یگانه دژ ایستاده در برابر ام الافتنه ها ( معاویه و عمرو عاص)
میلاد آن دلاوری که حتی از سر ریا کاران و سالوس مسلکان
جهاد را نیز صلاح ندید.
میلاد اسوه صبر و بردباری که سخت در برابر جنگ نرم داخلی ایستاد و
جگر را شرحه شرحه بر سر این امتحان سخت نهاد .
به خود می گویم :
چه سعادتی که شیعه هستم و شیعه باور که اگر لایق باشم
مکتبی را رهپوی هستم که از دل صبر مجتبی
شور حسینی می آفریند و این یعنی:
ماه تمام
از دل مولود ماه تمام رمضان است که
حماسه قمر بنی هاشم زاده می شود .
و یادمی گیرم که به وقت فتنه پنهان و آنجایی که حق و باطل تمییز شان بسیار سخت است .
و اذهان مشوش تبلیغات صبر باید و صبر .
صبری استوار - صبری مجتبوی .
و گاه منکر عیان و شفاف شدن مرز بین حق و باطل
یوم الفصل عاشورا
ملک الفصل کربلا .
باید که داغ جگر شرحه شرحه حسن را در
گلوی اصغر یافت
در پهلوی قاسم جست .
در کتفهای عباس پیدا کرد
و با لب تشنه ابا عبداله یاد کرد .
آنگاه در خطبه های زینب و زین العابدین سرود .
عید ماه تمام رمضان و میلاد حسن مجتبی بر همه شیعیان مبارک
بلغ العلی بکماله
صلوا علیه و آله
به سبب کمالش به بلندی رسید،
با روی نکوی خود تیرگی ها را برطرف ساخت،بر او و خویشانش درود باد
His perfection procured exaltation
His beauty dispelled the darkness
Pray for him, and for his family
منقبت رسول اله (ص ) را از جایی برگرفتم که خدایش حفظ کناد و اما چرا در سالهای اخیر حمله به مقام نبوی شدت گرفته است زیرا :
این مقاله تکان دهنده است اما ریشه یابی آن سخت آسان:
نظام سکولار لیبرال دموکراسی غرب از آنجایی بر مبنای غرایز دون انسانی بنا نهاده شده در کوتاه مدت تمدن ( 50 تا 70 سال ) پاسخگوست و رضامندی را به همراه دارد اما به لحاظ اینکه فطرت انسان متفاوت با تمام خلقت است ( فتبارک اله احسن الخالقین ..) به دنبال جواب سئوالات اساسی و هستی شناسانه می رود و اینگونه است که ایدلوژی زاده و نظام سیاسی بر مبنای آن زاده میشود که این اصطلاحا باگ نظام سرمایه داری است
اما این نظامهای ایدلوژی چون عمدتا فاقد مبنای تئوریک منسجم یا درونی سازی شده است و از این رو به خطا کشیده می شوند و دچار گمراهی می شوند که صدبار بدتر از اولی است ( فاشیسم - نازیسیسم و کمونیسم ) که در طول تاریخ نظام سرمایه داری یا با جنگ مستقیم ( جنگ جهانی دوم) یا با براندازی ( نظام سوسیالیستی بلوک شرق ) به مبارزه با آنها برخاسته است .
این دومی را بیشتر بسط می دهیم :
در اواسط دهه هفتاد وقتی آخرین هلی کوپتر نیروی دریایی آمریکا نفرات باقیمانده سفارت آمریکا به همراه مزدوران رده بالای ویتنامی آنان را از سفارت ایالات متحده در سایگون خارج می کرد و لشگر ظفرمند هوشی مینه آخرین دژ اهریمن را فتح می نمود .
در هزاران کیلومتر آن سو تر در ساختمان پنج ضلعی معروف ( پنتاگون ) امپریالیسم که در مواجهه با غول سرخ ( بلوک شرق ) و تنشهای داخلی ( واترگیت ) و بحران اقتصادی ( بیکاری - منازعات نظامی - قیمت نفت ) به مرغ نیم بسملی می مانست ، اتاق بحران تشکیل داد و 90 درصد گردانندگان و تئوریسین های این اتاق چه کسانی بودند ؟
جامعه شناسان -
آنان طرحی درانداختند که در ظرف 15 سال نسخه غول سرخ پیچیده شد و ژنرالهای آنان چه کسانی بودند :
کوکاکولا-پپسی - مک دونالد - بانی ام - مایکل جکسون - سیلوستر استالونه و ....
سربازان و عروسکها : سیاستمداران میان مایه و روزمره مدار بلوک شرق- جوانان آن کشورها و البته طمع کاران یا نخبگان اقتصادی آن دیار
حرکت در چند مرحله انجام شد :
1- نفرت از کمونیسم در دنیای خودی و خردمندان بلوک شرق : با علم کردن یک تحصیل کرده غرب در کامبوج و به قدرت رساندن آن در این کشور که ظرف مدت سه سال 70 درصد جمعیت این کشور کوچک را آواره و قتل عام کرد تصویری مشمئز کننده از کمونیسیم و سوسیالیسم ساختند ( الان طالبان و القاعده این نقش را برای آنان در زمینه اسلام بازی می کنند )
2- باز کردن درب دوستی در چارچوب مراودات فرهنگی با غول سرخ و وارد کردن تدریجی life style دنیای غرب به میان جوانان روسی و بلوک شرق ( کمپینهای حمایت از زنان و انجمنهای دوستی ... و آمریکا در دنیای اسلام که الحمداله فعلا در ایران شکست خورده )
3- کشاندن غول سرخ به جنگی فرسایشی برای شکستن تابوی شکست ناپذیری ارتش سرخ که در افغانستان با موفقیت انجام شد ( جنگ ایران - عراق و حزب اله و اسرائیل برای ایدلوژی اسلام که هر دو بار شکست خوردند )
4 - ایجاد شرایط برای روی کار آمدن اشخاص ضعیف در شوروی و بلوک شرق که فاقد صلابت لازم برای تصمیم گیری باشند - گورباچف .
5- در عین حال اسطوره سازی برای زندگی یکسره مادی دنیای غرب امثال راکی - رمبو و آرنولد.
که با موفقیت صد در صد در مورد الگوی حکومتی بلوک شرق اجرا گردید .
اما در مورد اسلام :
در دوران معاصر تا قبل از انقلاب اسلامی ایران که به تعبیر میشل فوکو - به لحاظ ساختاری و ایدئولوژی پس از انقلاب فرانسه دومین انقلاب واقعی بشریت است .( انقلابهای دیگر همگی به لحاظ ساختار در طبقه بندی انقلاب فرانسه جای می گیرند ) با اسلام مشکل خاصی نداشتند چون اسلامی که می شناختند ( البته آنها ) داعیه حکومت نداشت و سران کشورهای اسلامی هم افرادی بودند مسلمان که بر کشوری که اکثریت مردم آنها مسلمان بودند حکومت می کردندو مسلمان بودن آنها هم در حد اجرای شریعت اسلام در زندگی روزمره بودو به مسائل کلان سیاسی کار نداشتند و اگر هم داشتند به مانند جمال عبداله ناصر دارای ایدلوژی ملغمه ای بودند ( مخلوطی از اسلام و پان عربیسم و سوسیالیسم ) که معلوم است اگر چه در کوتاه مدت توانست جلوی اسرائیل و غرب بیاستد اما چون نفر بود و خط مشخصی نداشت جانشینش پدیده ای شد به نام انورسادات و ننگی به اسم کمپ دیوید .
اما انقلاب ایران که به وقوع پیوست عصر و زمان درنوردیده شد و بازگشت اسلام به نقطه شروعش:
به فلسفه وجودی اش
به : یا ایهالمدثر قم فانظر.
به : علی - مالک - ابوذر - سلمان و فاطمه
به : حسن - حسین - صادق - رضا و قائم
و این دیگر شوخی بردار نبود نسخه بلوک شرق را پیچیدند افاقه نکرد
جنگ نرم را سخت گرفتند اثر نکرد .
سربریدنها القاعده بدتر از ملحدان صلیبی کنار خطابه های آتشین مرد مردستان تاریخ معاصر عرب( سید حسن نصراله ) مونتاژ کردند نشد .
فیلم ساختند و کاریکاتور کشیدند
نشد
گفتند کشورشان را نرم می زنیم :
300 و الکساندر و ثریا و سه زن را ساختند = نمی شود .
چرا ؟
فولاد شریعت نبوی در کوره علوی به مدد انقلاب خمینی آنچنان سخت صیقل یافته و آبدیده گردیده که این تشیع با اینهمه اسطوره و حماسه ( از عاشورای 60 هجری گرفته تا عاشورای شلمچه از تنگه احد گرفته تا تنگ چزابه از مالک و عمار و سلمان گرفته تا همت و کاظمی و کاوه )فنا ناپذیر است ( و نجعلهم ائمه و نجعلهم وارثین )و آنها هم خود این را می دانند ( پیشگویی های نوسترآداموس).
پس برادر جان اینها پارسهای سگی است که هاری دارد تمام بدنش را فلج می کند و الگوی زندگی غرب واپسین نفسهای خود را می کشد ..
این مطلب نوشته شد در ساعت 17:45 روز 4 خرداد و اقتباس از روی آن هم آزاد است انشااله
زائرغریب
یک سالی می شود که با عالم سینما آشتی کرده ام و به مدد پسرعمو و سایر دوستان فیلم شناسم حسابی فیلم دیده ام :
۱ - پرفیوم : سفری در درون مغز انسان با فرمی ساختارشکنانه که بیننده حس همذات پنداری خود را به قاتل زنجیره ای ( یا نعوذ باله این بعل قرن ۱۷ ) می دهد که کلکسیونش به عدد حواریون است و نتیجه گویی رستاخیز عیسی ناصری را متبادر می شود . فیلمی که باید یک نفس آن را دید و برنخاست و جالب اینجاست که فیلمی است که درآن بیننده بدین درک می رسد که کاش سینما فقط دو حس نداشت و بویایی را نیز مسخر می ساخت و آنوقت این فیلم چه طرفه فیلمی میشد .دیدن این فیلم به افرادی که با فیلمهای اروپایی سنخیت ندارند به هیچ وجه توصیه نمی شود .
۲ - match point : همان درآمد اولیه فیلم همه چیز فیلم است اما این جنایات و مکافات مدرن چه فیلمی از کار درآمده ( سه لهجه اصلی زبان انگلیسی اش هم به کنار ) از آن فیلمهایی که بعد از دیدنش دوست داری در موردش با چند نفر حرف بزنی .
فیلم هندی بینها این فیلم را نبینند ..
3 - سرگذشت غریب بنجامین باتن : دیوید فینچر اونقدر عادت دارد فرد را غافلگیر کند که حد ندارد .
داستان و ریتم فیلم بسیار زیباست .
کسانی که از رئالیسم جادویی متنفرند با دیدن این فیلم آن را نابود می کنند .
توصیه می شود نسخه کامل زبان اصلی با زیر نویس آن را ببنید و گرنه نسخه دوبله شده بازاری آن به درد نمی خورد .